عشق؛ درک شدن و درک کردن
چشم یک روز گفت: من در آن سوی این دره ها کوهی را می بینم که از مه پوشیده است. این زیبا نیست؟
گوش لحظه ای خوب گوش داد و سپس گفت: پس کو؟ کجاست؟ من کوهی نمی شنوم.
آنگاه دست در آمد و گفت: من بیهوده می کوشم آن کوه را لمس کنم، من کوهی نمی یابم.
بینی گفت: کوهی در کار نیست، من او را نمی بویم.
آنگاه چشم به سوی دیگر چرخید و همه درباره وهم شگفت انگیز چشم گرم گفت و گو شدند و گفتند: این چشم یک جای کارش خراب است.
نکته: عشق قبل از آنکه جویای درک شدن باشد در صدد درک کردن است. عشق از پشت چشم دیگران به دنیا می نگرد و شرایط را ارزیابی می کند. این نوع نگاه باعث می شود عشق بتواند به راحتی دیگران را بفهمد و آگاه شود که چرا مردم به گونه ای خاص حرف می زنند و رفتار می کنند. از این روست که عشق می تواند با صبر و تحمل بدون هیچ گونه قضاوت با دیگران برخورد کند و نرنجد که چرا دیگران با وی فرق دارند. عشق به تفاوتها احترام می گذارد و متوقع نیست جهان و مردم آن مطابق میل وی عمل کنند و خاصیت عشق این است.
با قابلیتهای نرم افزارهای شیمی در سایت شیمیدان ایرانی آشنا شوید.