یک سرگذشت سرخپوستی به تنهایی مشغول گردش در جنگل بود که تخم عقابی پیدا کرد. او با این تصور که آن تخم به یک مرغ وحشی تعلق دارد آن را در آشیانه یک مرغ وحشی گذاشت. جوجه پس از چندی به دنیا آمد. در حالی که اطرافش تعدادی جوجه مرغ …
Read More »یک سرگذشت سرخپوستی به تنهایی مشغول گردش در جنگل بود که تخم عقابی پیدا کرد. او با این تصور که آن تخم به یک مرغ وحشی تعلق دارد آن را در آشیانه یک مرغ وحشی گذاشت. جوجه پس از چندی به دنیا آمد. در حالی که اطرافش تعدادی جوجه مرغ …
Read More »