داستان یک قاشق اغماض سهراب سپهری خوهر سهراب سپهری تعریف می کند که سهراب هیچ گاه از سوپ پیاز خوشش نمی آمد. حدود دو ماهی بود که در خارج از کشور در منزل یکی از دوستانش که همسری فرنگی داشته، به سر می برد. من برای دیدارش رفتم، وقت ناهار دیدم …
بیشتر بخوانید »خشونت از کجا آغاز می شود؟
خشونت از کجا آغاز می شود؟ ما شاعری داریم به نام سهراب سپهری. شعرهای او نه مداحی های حاکم پسند است و نه فحاشی های مخالف پسند. او در آن سوی این درگیری ها به توسعه مهرورزی مشغول بوده است. او شعری دارد درباره آب خوردن یک پرنده: آب را …
بیشتر بخوانید »داستان زیبای “بسته سیگار” سهراب سپهری
داستان زیبای بسته سیگار یکی از دوستان سهراب سپهری تعریف میکرد که روزی سوار بر جیپ سهراب در حوالی کاشان می رفتیم. دست در داشبورد کردم و چند بسته سیگار و کبریت دیدم. با حیرت از سهراب پرسیدم: تو سیگار نمی کشیدی! سهراب همانطور که رانندگی می کرد با تأسف …
بیشتر بخوانید »