داستان انگیزشی سوزن و نخ روزی پادشاهی به دیدار استادی بزرگ رفت. او برایش هدیه ای نیز آورده بود. یک جفت قیچی الماس نشان که بسیار گرانبها، گمیاب و بی نظیر بود. زمانی که به استاد رسید، بر روی پاهایش افتاد و هدایایش را تقدیم نمود. معلم شهیر قیچی ها …
بیشتر بخوانید »