ده گانه موفقیت در زندگی
۱
خودشناسی: سهراب سپهری در جمله زیبایی اشاره میکند: خود را بشناس. خودشناسی به این معناست که هر انسانی میتواند سیر و سفری در درون خود بکند و زوایای ناشناخته و مجهول خود را بیابد و بر اساس تواناییها و ظرفیتهای خود برنامه ریزی کند تا فرد موفقی شود. انسان محصول شرایط اجتماعی، خانوادگی، آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت خانوادگی است و شرایط زندگی او در توانمندیهایش موثر است. ما افراد موفق زیادی را میبینیم که در طبقات پایین اجتماعی زندگی کرده اند اما با شناخت خود و ارتقای حس توانمندی در وجود خودشان، توانسته اند از نظر علمی، شغلی، اقتصادی و به طور کلی حس رضایتمندی از زندگی به سطوح خوب و قابل قبولی برسند. خداوند به قدری در وجود انسان توانمندی و استعداد قرار داده است که کشف آنها منوط به یک سیر و سفر طولانی در زوایای ناشناخته درون است.
۲
طراحی هدف: رویکرد تنظیم هدف مانند ایجاد یک نقشه راه سفارشی برای ترسیم موفقیت است. با رعایت اصول طراحی هدف میتوان به اهداف کوچکتر و فوریتری دست پیدا کرد که در راستای تلاش برای رسیدن به مقصد نهایی انجام شده اند.
۳
امیدواری: امیدواری از ذهن انسان سرچشمه میگیرد. امید یعنی باور به اینکه تحت هر شرایطی به اهدافم خواهم رسید. یک فرد امیدوار با وجود تمام مشکلات راه رسیدن به هدفش را پیدا میکند. هر انسانی ممکن است در زندگی به تنگناهایی برخورد کند، اما همانطور که در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی بیان کرده است میتوان از هفت خوان هم گذر کرد. خرد، تدبیر، دانش و مشاوره میتواند انسان را از خوانهای زندگی بگذراند. فردوسی با بیان این داستان در شاهنامه، پیامهایی برای انسان دارد و این امید را میدهد که انسان میتواند برای موفقیت در کارهای خود با تدبیر و خرد، مشکلاتی که پیش رو دارد را کنار بزند.
۴
پشتکار: هر انسانی برای رسیدن به موفقیت باید پشتکار داشته باشد. افراد ناموفق زیادی در مقاطعی از زمان با بازنگری در زندگی خود و با تلاش و کوشش توانسته اند تغییرات شگرفی را در تحصیلات، شغل، وضعیت اقتصادی و زندگی شخصی خود به وجود آورند. کوشش و تلاش یعنی همان نیرو به اضافه حرکت، راههای متعددی را به روی انسان باز میکند. مطالعه روی زندگی حدود صد دانشمند جهانی، نشان میدهد عامل اصلی موفقیت آنها پیگیری و جدیت در کار و تحقیقات شبانه روزی بوده است.
۵
انگیزه: نوع نگرش و تعلیم و تربیت، همواره انسان را در کسب مهارتها و دستیابی به موفقیتها یاری میکند. این نگرش انگیزشی است که انسان را سر پا نگه میدارد. اگر موفقیت را به فیزیک تشبیه کنیم، در واقع انگیزه، انرژی است که به جسم وارد شده و آن را به حرکت وا میدارد و تا زمانی که این انرژی تبدیل یا خنثی نشود، شیء به حرکت ادامه خواهد داد.
۶
مغتنم شمردن فرصتها: شناخت موقعیتها و فرصتها و استفاده به موقع از آنها یکی از رموز موفقیت است. گاهی این فرصت مغتنم در بهره بردن از یک معلم خوب خلاصه میشود. همیشه ممکن است افرادی دور و برمان باشند که الگوبرداری از زندگی آنها و پیروی از رهنمودهایشان، مسیری روشن را به روی ما باز کند.
۷
مثبت اندیشی و خوش بینی: هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم باید به این فکر کنیم که امروز چگونه به کارها نظم داده و آنها را درست انجام بدهیم. تصور اینکه امروز بهتر از دیروز کارهایم را انجام میدهم و تکرار جملات خوب و مثبت، انسان را از افسوس خوردن به خاطر شکستها و غرق شدن در گذشته نجات میدهد. باید سعی کنیم خود را با دیگران مقایسه نکنیم زیرا اثرات منفی بر حس مثبت اندیشی میگذارد. مدام نق زدن، تفکر منفی و گله مندی مانع پیشرفت در کارهاست.
۸
اعتقاد به ارزشهای مذهبی: دین همیشه موتور تحرک جامعه بوده است. حتی دانشمندان غربی نیز تأثیر دین را در همه امور برجسته دیده اند. در تمام ادیان جهان همیشه یک واقعیت مشترک بوده و آن هم اینکه خالقی دست به خلقت انسان زده و تمام عالم از آن اوست و اگر انسان به او تکیه کند هرگز شکست را تجربه نخواهد کرد.
۹
دچار روزمرگی نشوید: وقتی تعادل زندگی ما به هم نخورد و ما هم برای ایجاد تعادل جدید در زندگی تلاش نکنیم، گرفتار روزمرگی میشویم؛ یعنی اگر حس کنیم، همه چیز سر جای خودش است و هیچ مسئله جدیدی در زندگیمان اتفاق نمی افتد و لازم نیست برای رسیدن به تعادل جدید فکر کنیم، دچار روزمرگی خواهیم شد. برای برخی از انسانها سخت است که از شرایط تحمیل شده فرار کنند بنابراین عادت به روزمرگی میکنند در حالی که در یک زندگی یکنواخت نمیتوان به موفقیت رسید.
۱۰
موفقیت حتما داشتن تحصیلات عالیه و شغل آنچنانی نیست: موفقیت را نباید حتما در تحصیلات عالیه و داشتن شغلهای سطح بالای جامعه دانست بلکه موفقیت را میتوان در برخی مشاغل ساده ای که نیاز به تحصیلات بالایی هم ندارند یافت. مثلا فردی میتواند موفقیتهای زندگی خود را در خیاطی کردن، سرآشپز بودن، جوشکاری، برقکاری، لوله کشی و شغلهایی از این قبیل پیدا کند. حس موفقیت از زندگی لزوما به داشتن ثروت بیشتر نیست بلکه این حس رضایتمندی است که میزان موفقیت در زندگی را مشخص میکند.