Breaking News

خشونت از کجا آغاز می شود؟

داستان انگیزشی چگونگی آغاز خشونت

خشونت از کجا آغاز می شود؟

ما شاعری داریم به نام سهراب سپهری. شعرهای او نه مداحی های حاکم پسند است و نه فحاشی های مخالف پسند. او در آن سوی این درگیری ها به توسعه مهرورزی مشغول بوده است. او شعری دارد درباره آب خوردن یک پرنده:

آب را گل نکنیم

در فرودست انگار

کفتری می خورد آب

یک منتقد مشهور ایرانی نقدی پر سر و صدا بر آثار او می نویسد که: در شرایطی که آمریکا در ویتنام بمب ناپالم می ریزد و آدم می کشد، تو نگران آب خوردن یک کبوتری؟

سهراب سپهری در یک مجلس دوستانه به او پاسخ می دهد: دوست عزیز، ریشه قضیه در همین جاست. برای مردمی که از شعر نمی آموزند که نگران آب خوردن یک کبوتر باشند، آدم کشی در ویتنام یا هر جای دیگر، امری بدیهی است.

یکی از دوستان من شبی نزد سهراب سپهری مهمان بود. موقع گفت و گو، سوسکی وارد اتاق می شود و دوست من قصد داشته آن را با دمپایی بکشد. سهراب سپهری جلوی او را می گیرد و می گوید: تو فقط می توانی به او بگویی که به اتاقت نیاید.

دوست ما سوسک را با دمپایی می گیرد و به بیرون پرتاب میکند. سپهری گریه اش می گیرد که صاحب جانی در این جهان مجروح شد و از دوست من می پرسد که: نیندیشیدی اگر در این نیمه شب پای این سوسک بشکند و با توجه به اینکه سوسکها به اندازه ما آنقدر متمدن نیستند که بیمارستان داشته باشند چه خواهد شد؟ از کجا معلوم که این سوسک مادر بچه سوسکی نداشته باشد که منتظر بازگشت او به خانه باشد؟

شما به این نگاه شاعرانه نگاه کنید. اگر طبع بشر به این لطافت برسد که نگران آب خوردن یک کبوتر از آب زلال باشد یا نگران مجروح شدن یک سوسم، طبیعتا این همه به خشونت دامن نمی زند و به راحتی در هر جا آدم نمی کشد و در سینما برای فروش و گیشه، قبح آن را از بین نمی برد.

من تصورم این است که ما اول خشونت را روی حیوانات امتحان کرده ایم و بعد به خشونت با آدمی کشیده شدیم. مردم آلمان اول به سگ کشی در خیابان ها دست زدند با این توجیه که بهداشت عمومی به خطر افتاده است، اما فراموش کردند که این اولین تمرین برای روشن کردن شعله در کوره های آدم سوزی است. مورخان فراموش کردند این سگ کشی را به عنوان یک واقعیت تاریخی ثبت کنند و روانشناسان فراموش کردند تأثیر آن را بر ران مردم آلمان بسنجند. چرا که عصر پزشکان بود و دوران نجات جنس انسان از بیماری هاری.

پذیرفتن خشونت با حیوانات، پذیرفتن خشونت با بچه ها و پذیرفتن نمایش خشونت به بچه ها و پذیرفتن نمایش خشونت در سینما و تلویزیون مبنای نوحش بشر ظاهرا متمدن است و متأسفانه هیچ کسی  به فکر سانسور خشونت نیست.

پیشنهاد می شود داستان زیبای انگیزشی “یک فرشته چه شکلیه” را نیز بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

99 − = نود پنج