آخرین خبرها

عوامل خطر قابل اجتناب در بیماری ام اس

عوامل خطر در بیماری مالتیپل اسکلروزیس

عوامل خطر قابل اجتناب در بیماری ام اس

با وجودی که عوامل ابتلا به بیماری ام اس همچنان ناشناخته هستند، عوامل متعددی وجود دارد که با تشدید این بیماری و بروز حمله ها ارتباط دارند. اخیرا تعدادی از عوامل خطر شناخته شده اند که به نظر میرسد احتمال ابتلا به ام اس را افزایش میدهند. بر اساس یافته های مطالعات اخیر، وارد شدن ضربه شدید به سر در دوران نوجوانی میتواند خطر ابتلا به ام اس و همچنین پیشرفت ام اس را افزایش دهد. ارتباطی میان احتمال ابتلا به ام اس و وارد شدن ضربه به سر در دوران کودکی یافت نشده است.

با این وجود هنوز کاملا مشخص نیست که آیا هنگام اخطار راجع به خطرات وارد شدن ضربه های شدید، ام اس باید در لیست بیماریهای مغزی (آنسفالوپاتی) مزمن ناشی از ضربه (CTE) قرار گیرد یا خیر.

دکتر اسکات مونتگمری، مدیر گروه زیست شناسی آماری و بیماریهای واگیردار مدرسه علوم پزشکی در دانشگاه اوربرو سوئد میگوید: از آنجایی که تنها تعداد کمی از افرادی که در نوجوانی وارد شدن ضربه به سر را تجربه میکنند، در بزرگسالی مبتلا به بیماری ام اس میشوند، قرار دادن ام اس در لیست بیماریهای مزمن ناشی از ضربه به سر بدون در نظر گرفتن جزئیات و کیفیت ضربه میتواند باعث تشویش اذهان عمومی شود.

مونتگمری وهمکارانش از آمار مرکز ملی بیماران سوئد که از سال ۲۰۱۲ و از ۷۰۰۰ بیمار مبتلا به ام اس متولد ۱۹۶۴ به بعد به دست آمده است، استفاده کردند. هر یک از محققان اطلاعات ۱۰ بیمار با سوابق مشابه که مبتلا به ام اس نشده بودند را مورد بررسی قرار دادند و حاصل آن یک تحقیق گروهی روی ۸۰۰۰۰ نفر بود.

سپس محققان گزارشهای پزشکی مربوط به افرادی که مبتلا به ام اس شده اند و در گذشته تجربه ضربه شدید به سر داشته بودند را در دو گروه بدو تولد تا ۱۰ سالگی و از ۱۰ تا ۲۰ سالگی مورد بررسی قرار دادند. پس از آن اطلاعات در دو دسته یک یا چند ضربه به سر طبقه بندی شد تا احتمال رابطه تعداد ضربه ها با ابتلا به ام اس نیز در نظر گرفته شود. در کنار این گروهها، گروهی با سابقه شکستگی در سایر اعضای بدن (به غیر از سر)، نیز به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد.

با وجودی که یافته های چندین مطالعه وجود رابطه بین ابتلا به ام اس و وارد شدن ضربه به سر را نشان داد، نتایج آمیخته در مطالعه گروهی دکتر مونتگمری از لحاظ آماری معنادار نبود. آنها همچنین به این موضوع اشاره کردند که در بیشتر مطالعات قبلی تعداد شرکت کنندگان و گروه کنترل در مجموع کمتر از ۷۰۰ نفر بوده و همچنین برای داده های آماری هر مطالعه، از آمار مطالعه های پیشین استفاده شده است. با وجودی که با توجه به مراحل رشد سیستم عصبی مرکزی، میزان آسیب در اثر ضربه در سنین مختلف متفاوت است، تعداد کمی از تحقیقات، وارد شدن ضربه در سنین مختلف را در نظر گرفته بودند. بنابراین، این تحقیق میتواند جامعترین تحقیق در زمینه ارتباط بین وارد شدن ضربه به سر و ابتلا به ام اس باشد.

محققان دریافتند که یک بار وارد شدن ضربه به سر در نوجوانی احتمال ابتلا به ام اس را افزایش میدهد و این احتمال با وارد شدن ضربه های بیشتر، بیشتر هم افزایش می یابد. هیچ رابطه معناداری بین وارد شدن ضربه به سر در کودکی یا ضربه به سایر اعضای بدن در کودکی و نوجوانی، با ابتلا به ام اس مشاهده نشده است. مونتگمری در مصاحبه با یک مجله پزشکی گفت که در حال حاضر در حال مطالعه روی عوامل دیگری که ممکن است باعث آسیب و ابتلا به ام اس باشد هستند تا بتوانند این عوامل را با جزئیات شرح دهند.

با وجودی که ام اس یک بیماری خودایمنی به شمار می آید، محققان ثابت کردند که چگونه عوامل محیطی مانند وارد شدن ضربه به سر، میتواند محرکی برای فرایندهای پاتولوژیکی که منتهی به این بیماری میشود، باشند. برای مثال یک سلول عصبی میتواند وارد مایع مغزی نخاعی و سپس گردش خون سیستمیک که شامل گرههای لنفاوی است شود و باعث تحریک سیستم ایمنی و واکنش اجزای دستگاه عصبی مرکزی شود. تفاوتهای قابل توجهی در سبب شناسی ام اس و آنسفالوپاتی مزمن ناشی از ضربه وجود دارد، اما به احتمال بسیار زیاد وارد شدن ضربه به دستگاه عصبی مرکزی خطر ابتلا به هر دو عارضه را افزایش میدهد. به عقیده محققان، عوامل دیگری غیر از مواجهه با این نوع ضربه ها میتواند شروعی برای فرایندهای خود ایمنی و التهابات منطقه ای در بیماری ام اس باشد.

کاهش احتمال ابتلا به ام اس اطفال

احتمال اینکه عوامل خاص مادرزادی یا پیش از تولد در ابتلا به ام اس اطفال موثر باشند در یک مطالعه موردی شاهد روی ۲۶۵ کودک مبتلا به ام اس یا شبه ام اس (سندرم بالینی مجزا)، و ۴۱۲ کودک سالم به عنوان گروه کنترل بررسی شد. شرکت کنندگان از ۱۶ مرکز درمانی کودکان مبتلا به ام اس در آمریکا با میانگین سنی ۷٫۱۵ سال، که ۶۲ درصد از آنها دختر بودند انتخاب شدند. گروه کنترل نیز از مراکز بهداشت وابسته به همان مراکز درمانی با میانگین سنی ۶٫۱۴ که ۵۴ درصد از آنها دختر بودند انتخاب شدند.

پرسشنامه های زیست محیطی بین افرادی که زودتر مبتلا به ام اس یا دیگر بیماریهای خودایمنی شده بودند توزیع شد و مسائلی مانند اختلالات گفتاری یا واکنشهای ناقص را در ۳۰ خانواده مورد پرسش قرار داد. پرسشها در بازه زمانی ۳ ماه قبل از بارداری تا سال اول تولد مطرح و تحلیلهای آماریبرای مقیاسهای سن، جنسیت، نژاد، ملیت، نژاد، ملیت، منطقه تولد در آمریکا و وضعیت اقتصادی اجتماعی تنظیم شده بودند. بر اساس گزارش محققان، بیماریهای مادر در دوران بارداری میتواند عامل خطری برای ابتلا به ام اس در دوران کودکی باشد. بر خلاف گزارشهای قبلی مبنی بر اثر زیان آور یا خنثی سزارین بر روی ابتلا به ام اس در بزرگسالی، به نظر میرسد سزارین دارای اثرات محافظتی در برابر ابتلا به ام اس اطفال است. محققان این فرضیه که تغذیه از شیر مادر میتواند احتمال ابتلا به ام اس را کاهش دهد را تا کنون تایید نکرده اند. یکی از یافته های قابل ذکر این مطالعه این مطالعه این نکته بود که قرار گرفتن در معرض آفت کشهای شیمیایی در دوران جنینی و بدو تولد میتواند خطر ابتلا به ام اس را افزایش دهد، همچنین قرار گرفتن در معرض حلالهای آلی فراورده های نفتی پس از اولین سال تولد میتواند با ابتلا به بیماری ام اس مرتبط باشد. دکتر جنیفر گراوس، متخصص اعصاب در بخش ام اس کودکان در دانشگاه کالیفرنیا میگوید در حالی که نتایج ما راجع به آفت کشهای شیمیایی و مکانیزم عملکرد آنها، ابتدایی است و نیاز به تکرار دارد، این یافته بسیار مهم میباشد چرا که این عامل خطر قابل پیشگیری است. حتی اگر خانواده ها نتوانند سموم آفت کش مورد استفاده در کشاورزی را کنترل کنند، میتوانند روشهایی برای جلوگیری از این معضل اتخاذ کنند.

دلیل دیگری برای کاهش بیماری چاقی در دوران کودکی

در طبقه بندی مجدد عوامل خطر، دو عامل قابل اجتناب که ممکن است باعث ابتلا به بیماری ام اس اطفال شوند یعنی عوامل خطر کمبود ویتامین D و شاخص توده بدنی (BMI) بالا، از یک رابطه محتمل به یک احتمال عادی تبدیل شده است. این مسئله باعث میشود به طور جدیتری از این عوامل جلوگیری کنیم. در مطالعات زیادی بین بیماری چاقی در دوران کودکی و خطر ابتلا به بیماری ام اس اطفال، و همچنین کمبود ویتامین D و خطر ابتلا به ام اس در دوران بزرگسالی، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین این دو عامل نیز رابطه ای وجود دارد، از آنجایی که ویتامین D یک ویتامین محلول در چربی است، با ذخیره بالای چربی در بافتها و کاهش میزان آن در گردش خون، بدن با کمبود ویتامین D مواجه میشود. محققان با استفاده از شیوه تصادفی سازی مندلیان و متاآنالیز (فراتحلیل) برای تخمین احتمال ابتلا به ام اس اطفال در اثر عوامل خطر ژنتیکی (GRS)، مطالعه ای با جمعیت بالای ۱۶۰۰۰ تفر در آمریکا و سوئد انجام داده اند.

بر اساس یافته های این مطالعه، شواهدی محکم برای رابطه عادی و مستقل بین کاهش غلظت سرمی ویتامین D و افزایش شاخص توده بدنی و خطر ابتلا به ام اس اطفال وجود دارد. همجنین عواملی مانند جنسیت، نژاد، نوع پادتن گلبولهای سفید، متغیرهای دیگری برای احتمال ابتلا به ام اس هستند. رابطه میان کمبود ویتامین D و شاخص توده بدنی بالا نشان میدهد که باید توجه بیشتری در پیشگیری از این عوامل خطر نشان دهیم.

درباره‌ی Iranian Chemist

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− دو = یک